با اومدنت...
تو با اومدنت روشنایی رو به زندگیم آوردی و با رفتنت منو توی ظلمت
و ســیاهی تنها گذاشتی.کاش هیچ وقت چشامو باز نمی کردم و این
روشنایی رو نــمی دیدم.میدونم اینا برات یه مشت چرت و پرته،اما تو
فکر نکن من دارم این چرت و پرتارو بـــرای دلـــخودم می نـویسم که
حرفام توی دل بمونه. . . ایـنم خــودت یادم دادی.اون روز که اینجا رو
ساختم اینقدر دوستت داشتم که می خواستم یه جوری به همه
بگم که چقدر دوست دارم....اما افسوس .
[ سه شنبه 92/7/16 ] [ 3:32 عصر ] [ شب های دلتنگی تو ]